آرام روانشاد – ایران
کارگردان: ریچارد لینکلیتر
محصول: ۲۰۱۴
بازیگران: اِلار کولترن، پاتریشیا آرکت، اتان هاک، لولِرای لینکلیتر، مارکو پِرِلا، لیبی ویلاری، زویی گراهام
جوایز: جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش دوم زن، جایزهٔ گلدن گلوب برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش دوم زن، جایزهٔ بفتا برای بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، جایزهٔ منتخب منتقدان برای بهترین فیلم، بهترین بازیگر جوان و بهترین بازیگر نقش دوم زن، جایزهٔ مستقل اسپیریت برای بهترین بازیگر نقش دوم زن و بهترین کارگردانی، جایزهٔ انجمن ملی منتقدان برای بهترین بازیگر زن، جایزهٔ AACTA برای بهترین بازیگر نقش دوم زن
داستان
پس از طلاق والدین میسون، او و خواهرش سامانتا با مادرشان زندگی میکنند، در حالی که پدرشان حق ملاقات دارد. حوادثی که در طول دوازده سال رخ میدهد، زندگی میسون را تحت تأثیر قرار میدهد. این فیلم ۱۲ سال از عمر میسون و خانوادهاش، از دوران دبستان تا رسیدن به سن بلوغ را دنبال میکند و مسائل عمدهٔ زندگی خانوادگی، تأثیر مدرسه و اجتماع در او و رنجها و تردیدهای نوجوانیاش را نشان میدهد.
دربارهٔ فیلم
از همان ابتدا که غرق در جهان فیلم پسرانگی شوید، زمان را فراموش خواهید کرد و از آن دسته از فیلمها خواهد بود که با خود خواهید گفت: «کاش زمانش بیشتر بود».
هنگام صحبت از ارزشهای یک اثر ماندگار، سراغ ویژگیهای منحصربهفردی میرویم که آن را از باقی آثار معمول دیگر متمایز میکند و آنقدر باید عمیق باشد تا مخاطب با تمام وجودش در آن غرق شود. تماشای یک فیلم خوب برای من چیزی شبیه به یک مراسم آیینی است. همیشه یک فیلم خوب ما را در مقابل خودمان قرار میدهد. میتوانیم در وجود شخصیتها تکههایی از خودمان را پیدا کنیم. قطعاً پشت چنین اثر هنریای ذهنی جسور وجود دارد و فراتر از آن تیمی فداکار. دوازده سال برای تولید یک اثر در توان هر تیم یا کارگردانی نخواهد بود، چرا که برای رسیدن به هدف نهایی چنین پروژهایی به صبر و شکیبایی تکتک اعضای تیم نیاز است. ساختار قدرتمند یک اثر و فکرنکردن به فروش گیشه، میتواند ساخت یک اثر منحصربهفرد را رقم بزند؛ اتفاقی که در فیلم پسرانگی رخ میدهد. کارگردان فیلم بهشدت مجذوب ایدهٔ دنبالکردن یک شخصیت داستانی در گذر زمانِ واقعی شده است که کمتر فیلمسازی صبر و حوصلهٔ لازم برای چنین کاری را دارد. در این فیلم شخصیتهایی داریم که برای شعاردادن نیامدهاند، بلکه برای نشاندادن واقعیتِ خودِ زندگی در مقابلمان قرار دارند. یک مادر جوان که از همسرش جدا شده است و بهتنهایی از فرزندانش مراقبت میکند، برای نشاندادن این واقعیت انتخاب بسیار خوبی است. شاید در وهلهٔ اول داستان یک کلیشهٔ معمول فیلمهای خانوادگی بهنظر برسد، اما در ادامه متوجه میشویم کارگردان برای نیافتادن در دام کلیشه و خلق اثری متفاوت چه تمهیداتی اندیشیده است. تماشای پسرانگی مانند این است که از درون دریچهای به جزئیات خصوصی زندگی دیگران سرک بکشیم. گاهی اوقات سادهترین داستانها میتوانند از همه تکاندهندهتر باشند، زیرا خیلی آسان میشود با آنها ارتباط برقرار کرد. داستان این فیلم در عین سادهبودن تأثیرگذار است و تکاندهنده. شخصیتهای پسرانگی میتوانند همسایههای شما، دوستان و حتی خود شما باشند. اثری از ملودرام در فیلم دیده نمیشود. کارگردان با مهارت و بیطرفی دقایق زندگی روزمره را ثبت میکند. هیچچیز اغراقشده نیست. فیلم شخصیتهای زیادی را به ما معرفی میکند، اما حول محور زندگی اولیویا، میسون و سامانتا میچرخد. چالشهایی که یک مادر مجرد در کشوری سرمایهداری با آن مواجه است خیلی خوب بهتصویر کشیده میشود، از تربیت فرزندان تا کارکردن و تأمین مخارج زندگیشان. شاید بهدلیل همین مسائل است که اولیویا در طول این مسیر نیاز به حمایت را در خود احساس کرده و دلیل ازدواجهای متعددش بیش از آنکه ریشه در عشق داشته باشد، نشئتگرفته از نیاز به یک حامی است. از طرف دیگر میسون، اصلیترین شخصیت فیلم، ما را به درون دنیای کودکی خود میبرد و با جلورفتن روند فیلم مسائل و پیچیدگیهای زندگی یک پسر نوجوان را که همراه مادر مجرد و خواهرش زندگی میکند، خواهیم دید. مسائلی چون جدایی از دوستانش بهدلیل جابهجایی، منزویشدن و بدبینی نسبت به اتفاقات زندگی، همسران متعدد مادرش و آسیبی که از جدایی پدر و مادرش به روح او و خواهرش وارد شده، بالا و پایینهای زندگیاش، عاشقشدن، شکست عشقی و تمام آنچه یک پسر قبل از پاگذاشتن به دوران بلوغ و جوانی از سر میگذراند. با تماشای پسرانگی ما میفهمیم که زندگی چقدر گذراست و انسان چقدر شکننده. تغییر و تحولاتی که از سالی تا سال دیگر اتفاق میافتد یکپارچه و منسجم است و چون بازیگران عوض نمیشوند، همهچیز بهشکلی واقعگرایانه در هم آمیخته میشود. پسرانگی در طول زمان تقریباً سهساعتهٔ خود، ما را به سفری شگفتانگیز در طول زمان میبَرَد. این فیلم عمیقاً انسانی، سرگرمکننده، معقول و دقیق است. ساختن این فیلم دوازده سال زمان برده است و میتوان گفت خودِ زندگی است. زندگی با تمام لحظات خوب و بدش. با تمام غمها و شادیها. با وجود تمام انسانهای خوب یا بدی که به زندگیمان قدم میگذارند. شخصیتهایی که به ما واقعیت زندگی را نشان میدهند و به مخاطب جملهٔ آخر فیلم را یادآوری میکنند که:
زندگی همین است که هست فقط لحظهٔ حال را دریاب و با تمام وجود آن را زیست کن.
در آخر چند نکتهٔ جذاب از این اثر که گفتنش خالی از لطف نیست:
لینکلیتر، کارگردان فیلم، وصیت کرده بود که اگر در حین فیلمبرداری فوت کند، اتان هاک کار را به اتمام برساند.
پسرانگی جزو یازده فیلمی است که در لیست صددرصد نقد مثبت قرار دارند. نقش سامانتا را دختر لینکلیتر بازی میکند و این اثر فیلم مورد علاقهٔ کریستوفر نولان در سال ۲۰۱۴ بوده است.
پسرانگی با توجه به تحسین تمامی منتقدان جزو آثار ماندگار تاریخ سینماست و پایگاه اینترنتی راتن تومیتوز در خصوص این فیلم نوشته است:
حماسی از لحاظ فنی و در عین حال بهحد نفسگیری صمیمی از لحاظ روایت، پسرانگی بررسی گستردهای است در مورد وضعیت بشر.
این فیلم در اغلب کتابخانههای مترو ونکوور از جمله کتابخانههای ونکوور، وست ونکوور، شهر نورث ونکوور، بخش نورث ونکوور، برنابی و کتابخانههای منطقهٔ فریزر ولی موجود است که میتوانید از طریق این کتابخانهها آن را بهرایگان امانت بگیرید و تماشا کنید. علاوه بر این میتوانید آن را از طریق سرویس پخش فیلم آنلاین توبی به رایگان تماشا کنید یا با مشترکشدنِ کانال Sundance Now در سرویس پخش فیلم پرایم آن را ببینید. همچنین میتوانید از طریق سرویسهای پخش آنلاین اپل تیوی یا گوگل پلی بخرید یا اجاره کنید.
آرام روانشاد نویسندهٔ این مطلب، روزنامهنگار و مدیر کانال سینمایی اوتوپیاست. کانال سینمایی اوتوپیا به معرفی و نقد آثار برتر سینمای جهان میپردازد. همچنین در کنار سینما مطالبی در حوزهٔ فلسفه و ادبیات هم با مخاطب به اشتراک میگذارد. با پیوستن (Join) به این کانال به یک نشریهٔ سینمایی، هنری آنلاین در سطح بالا دسترسی پیدا خواهید کرد.